نظر | ترامپ و سندرز درها را باز کردند. تورم آنها را می بندد.

چیزهای بد زیادی در مورد دوره سیاست آمریکا بین فرود دونالد ترامپ از پله برقی در تابستان 2015 و ورود همه گیری کووید وجود داشت: هرج و مرج، قطبی شدن، فساد، هیستری، لیست معمول.

اما یک حسن قابل توجه در آن دوره بازگشت جوشش فکری و جاه طلبی سیاسی بود. در واقع، هم ترامپ و هم برنی سندرز نشان دادند که چیزهای بیشتری در سیاست آمریکا نسبت به دوران دلگیر اوباما امکان پذیر است و پوپولیست ها و سوسیالیست ها هجوم آوردند تا فضایی را که پاک کرده بودند پر کنند – با ایده هایی برای صنایع دست راستی. و سیاست خانواده، با Medicare for All و Green New Deal.

اما می‌توانید استدلال کنید که آنچه واقعاً این حس جدید را ایجاد کرد، چیزی که به ترامپ کمک کرد نظام جمهوری‌خواه را شکست دهد و کمپین‌های سندرز را در سال 2016 و (پیش از همه‌گیری) 2020 لغو کرد، این احساس بود که آمریکا فضای بیشتری برای انجام این کار دارد. فقط پول خرج کن بیش از آنچه که نظام در دوره اوباما تصور می کرد.

زمانی که کسری بودجه در طول رکود بزرگ افزایش یافت، نه تنها شرکت کنندگان چای، بلکه بسیاری از میانه روهای محترم نیز تصور کردند که تورم واقعی و خطرات بحران بدهی در افق وجود دارد. در این چشم‌انداز، واشنگتن به معامله‌های کلان مالی وسواس پیدا کرد و به نظر می‌رسید که هر نوع نوآوری در سیاست‌ها مستلزم پرداخت بی‌رحمانه باشد: اگر برنامه‌های اجتماعی لیبرال جدیدی می‌خواستید، به افزایش گسترده مالیات نیاز داشتید. اگر حمایت «اصلاح‌طلبانه-محافظه‌کار» برای کار و خانواده می‌خواستید، به اصلاحات حقوقی گسترده نیاز داشتید.

با این تفاوت که انتظارات تورمی اشتباه بود و اقتصاد آمریکا زیر ظرفیت کامل قرار گرفت. با آشکار شدن این امر، روح چشم سبز به تدریج از بین رفت و سوسیالیسم و ​​پوپولیسم بر کمیسیون سیمپسون-باولز و بودجه پل رایان مسلط شد. ایده پرداخت به طور کامل از بین نرفت: یکی از موانع پیش روی لایحه زیرساختی اصلی که ترامپ وعده داده بود و هرگز آن را اجرا نکرد این بود که جمهوری‌خواهان کنگره به عنوان شاهین‌های کسری بودجه ظاهر شدند و سندرز که معروف بود با الیزابت وارن بر سر نحوه پرداخت هزینه‌های همپوشانی آن‌ها دعوا کرد. پیشنهادات مدیکر اما اکثراً جمهوری‌خواهان به بی‌توجهی کسری‌ها بازگشتند، در حالی که چپ دستگاه فکری خود را داشت، نظریه پولی مدرن، تا هزینه‌های ماه را توجیه کند.

از طرق خاصی، پاسخ سیاست به همه‌گیری، نتیجه این روند بود: صورت‌حساب‌های مخارج دو حزبی، سطوح مخارج فوق‌العاده، نگرانی ناچیز در مورد کسری بودجه. اما امروز صورت‌حساب‌های امداد کووید مانند نقطه پایانی و همچنین اوج به نظر می‌رسند. در واقع، مخارج موقت بحران تمام فضای مالی را که کارآفرینان سیاسی تصور می‌کردند با تعهدات دائمی پر شود، پر کرد. ما کسب و کارها را نجات دادیم و از (و سپس برخی) دولت های ایالتی و محلی حمایت کردیم. ما مدیکر برای همه یا افزایش دائمی اعتبار مالیاتی کودکان را ایجاد نکردیم.

و سپس، در نهایت، تورم بازگشت – و درست مانند آن، دوران سیاست گذاری ناهار رایگان به پایان رسید.

این پایان ممکن است دائمی نباشد. ما هنوز نمی دانیم که نرخ تورم یا اقتصاد در سال 2024 چگونه خواهد بود. اما در حال حاضر به نظر می رسد که هم سوسیالیست های جاه طلب و هم پوپولیست های خلاق دریچه ای از فرصت برای سیاست گذاری بدون محدودیت دارند که در اواسط دهه 2010 باز شد. ریاست جمهوری ترامپ و در زمان جو بایدن به شدت بسته شد.

فضای محدودیت مانع همه خلاقیت های قانون گذاری نمی شود. برای مثال، چیزهای خاصی وجود دارد که دموکرات‌ها می‌توانند فقط با افزایش مالیات بر ثروتمندان، آن‌ها را تامین کنند، و شاید نسخه‌ای از Build Back Better که هزینه‌های جدید را با افزایش مالیات بر گروه‌های بالاتر متعادل می‌کند، هنوز هم می‌تواند از دوران نامزدی طولانی جو منچین بیرون بیاید. در میان جمهوری خواهان، پیشنهاد میت رامنی برای کمک به خانواده هزینه خود را با اصلاحات در دولت رفاه و قانون مالیات پرداخت می کند. احتمالاً سایر ایده‌های راست پوپولیستی نیز می‌توانند همین کار را انجام دهند.

اما با توجه به تعهدات مالی موجود آمریکا، بازگشت تورم ضربه ای واقعی به جاه طلبی های بزرگ چپ وارد می کند، زیرا نشانه های کمی وجود دارد که رای دهنده متوسط ​​(یا کمک کننده معمولی ثروتمند دموکرات) آماده پذیرش افزایش مالیات در مقیاس مورد نیاز است. هزینه برنامه کامل سندرز یا اوکاسیو-کورتزان را بپردازید. همچنین مشکلات اساسی برای سیاستمدارانی ایجاد می‌کند که تلاش می‌کنند یک ائتلاف سطح پایین در سمت راست را کنار هم نگه دارند. به عنوان مثال، ران دیسانتیس با حمله به بیداری در مدارس و در عین حال افزایش حقوق معلمان، شکوفا شده است، اما تصور اینکه کمک کنندگان او در صورت نیاز به مالیات بیشتر بر ثروتمندان، مشتاق رویکرد مشابهی در سطح ملی باشند، بسیار دشوار است.

این بدان معنا نیست که پوپولیسم یا سوسیالیسم در شرف از بین رفتن هستند. همانطور که پاتریک براون در Politico می نویسد، با کاهش نفوذ آزادیخواهانه و شرکتی بر حزب، جمهوری خواهانی که به دنبال محافظه کاری طبقه کارگر هستند، نسبت به گذشته “میدان ایدئولوژیک باز” بیشتری برای جاه طلبی های خود دارند. و پویایی مشابهی در میان دموکرات‌ها وجود دارد، جایی که شاهین‌های کلیدی تورم در دوره بایدن مگس‌هایی مانند مانچین و لری سامرز بودند، با هسته اصلی حزب، نسبت به دوران اوباما، در سمت چپ ایستاده بودند.

اما شرایط مالی، نرخ تورم و فشار اهداکنندگان، مهم نیست که کدام جناح ایدئولوژیک دست برتر را دارد. و راه‌های زیادی برای نشان دادن ایدئولوژی وجود دارد که برخی از آنها به فضای مالی کمتری نسبت به دیگران نیاز دارند. آنچه در سمت چپ پس از شکست سندرز به بایدن و اوج گرفتن اعتراضات جورج فلوید در سال 2020 اتفاق افتاد، تغییر چشمگیر از انقلاب اقتصادی به انقلاب فرهنگی، یک مطالعه موردی در مورد چگونگی هدایت انرژی رادیکال به جنگ فرهنگی زمانی که به نظر می رسد جاه طلبی های اقتصادی آن مسدود شده است، ارائه می دهد.

جناح راست تجربه طولانی در این نوع تغییر جهت و اشتیاق فراوان برای تضاد فرهنگی دارد. بنابراین در شرایط محدودیت مالی، انتظار بیشتری از هر دو طرف داشته باشید. و انتظار داشته باشید که در میان سوسیالیست‌های جدی و پوپولیست‌های جدی متوجه این موضوع شوید که بهترین زمان برای اجرای ایده‌های بزرگشان، بهترین لحظه برای خروج رادیکال سیاسی، ممکن است قبلاً فرا رسیده و رفته باشد.

Miriam Ware

الکل نینجا. متفکر شیطانی. محقق سفر. فرهنگ پاپ مادام العمر. علاقه مند به موسیقی.

تماس با ما