سروش کیانی قلاهسرد; پژوهشگر اقتصاد نوشت:پذیرش این جمله که «در ایران چاشنی آب وجود دارد» به راحتی و با هزینه کم و در زمان مناسب محقق نشد. در واقع از آنجایی که رودخانههای خشک، برکهها، دریاچهها و… عینی نبودند، مفاهیمی مانند آب یا تنش برای یک سیاستمدار ایرانی موضوع قابل لمسی محسوب نمیشد.
پس از اینکه تقریباً در تمام مناطق کیشور نشانه هایی از اتلاف منابع آبی به طرز محسوسی مشاهده شد، سیاستمداران به این فکر افتادند که این مشکل را که به یک بحران تبدیل شده است، چه کنند و چگونه حل کنند.
اما خیلی زودتر از آن و سال ها پیش، کارشناسان، کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی نسبت به خطرات محیط زیست و منابع طبیعی کشور به ویژه در حوزه منابع آبی هشدار داده بودند. اما این هشدارها مورد توجه سیاستگذاران و مدیران قرار نگرفت.
این موضوع تنها به منابع آبی در کیشور مربوط نمی شود و اصولاً مقاومت در برابر پذیرش موضوع تا تبدیل شدن به بحران از ویژگی های بارز مدیریت در کیشور در قرن اخیر بوده است.
بنابراین صرف نظر از نوع و ساختار دولت در کشور، در 100 سال گذشته می توان کمترین دولتی را یافت که در برابر پذیرش وجود مشکلات مقاومت نکرده و قبل از اینکه مشکلات به تنش تبدیل شود و سپس بحران، برای حل آنها در ابتدا انجام داده اند. مسائل ساختاری و تاریخی که بیش از هر چیز به ضعف سیاست در ایران برمی گردد و در این سال ها عامل بسیاری از چالش ها و بحران های جدی در کشور بوده است.
ولى پذيرش اشكال با تأخير علمى و متناسب نيست و با ارائه راه حل و راه حل نيز همراه نيست; زیرا ساختار نهادینه شده «مدیریت قانون اساسی» در ابعاد مختلف مدیریتی کیشور، در حوزه منابع طبیعی حفظ شده است و از این رهگذر، بر آن است که با نگاه قانون اساسی و محدودکننده، مانند سایر ابعاد مدیریت، مدیریت منابع طبیعی و ایجاد پیشرفت در این بخش امکان پذیر است. این در حالی است که تغییر شرایط منابع آبی به غیر از نسخه اصلاح سیاست، مدیریت در همه ابعاد را ندارد.
پذیرش اصول و مبانی حسن سیاست و ایجاد تغییرات و اصلاحات اساسی در همه ابعاد، گزینه ای اجتناب ناپذیر در این زمینه خواهد بود. در پی چنین تصمیماتی، مدیریت منابع آب نیز مانند سایر جنبه های مدیریتی به سمت کمال پیش می رود و در غیر این صورت تغییر مطلوبی رخ نخواهد داد.
اما رویه هایی که در این زمینه در بسیاری از حوزه ها مانند حوزه منابع آب انجام شده برخلاف این دستور بوده است. بر اساس آخرین آمار موجود، حدود 88 درصد از کل مصرف آب در کشور مربوط به کشاورزی، 10 درصد به شرب و 2 درصد مربوط به صنعت است. در حالی که بخش کشاورزی بیشترین مصرف آب کشور را به خود اختصاص می دهد، در خوشبینانه ترین حالت، راندمان آبیاری در این بخش به 44 درصد می رسد. مصرف زیاد و بهره وری پایین در بخش کشاورزی نشان می دهد که مشکل آب در ایران نه در سمت عرضه، بلکه در سمت تقاضا است.
اما مدیریت بخش کشاورزی که در چند دهه اخیر با سیاستهای پرهزینه و ناکارآمد در حوزه تولید محصولات کشاورزی و عدم امکان تغییر الگوی کشت و روشهای آبیاری در بخش کشاورزی مواجه بوده است، سطح و زیرزمینی کشور را نابود کرده است. منابع آب، اما به جای سخت کردن، برای درک مصرف و تقاضا و اندیشیدن به آن، راهکارهایی برای افزایش عرضه آب ارائه شود و یا بر اساس این آمار، تعداد چاه های عمیق و نیمه عمیق حفر شده است. در دو سال گذشته از 485 هزار و 69 حلقه در سال 1380-1381 به 794 حلقه در سال 95-1394 رسیده است. آماری که توسعه کشاورزی ناپایدار و ناکارآمد را به خوبی نشان می دهد، چگونه منابع آبی کیشور در روند صعودی از بین رفته و در دراز مدت منجر به نابودی کشاورزی نخواهد شد، بلکه جان این مناطق قربانی آن خواهد شد.
این وضعیت در حالی شکل گرفته است که تغییرات اقلیمی نیز مشکلات و بحران های محیط زیستی در کیشور را تشدید کرده است و سیاست های اتخاذ شده باید سازگاری با این تغییرات را نیز مد نظر قرار دهد. मासालाय के खर का गुद्वार अबर वेब पुाा.
در حکمرانی آب با استفاده از ابزارهای مدیریتی، اهدافی مانند ساماندهی، تخصیص و ارتقای وضعیت منابع آب دنبال می شود.
در این قانون سوال اساسی مطرح می شود:
1. تصمیمات چگونه گرفته می شود؟
2. چه افرادی و چه مقدار آب مصرف می کنند؟
۳. چگونه از پایداری منابع آب محافظت می شود؟
وجود بحران در مدیریت در این پرسش به خوبی خود را نشان می دهد. در سوال اول، بر اساس نحوه تصمیم گیری، در مدیریت بحران، تصمیم گیری نه بر اساس اصول مدیریت، قواعد علمی و آینده نگر، بلکه بر اساس آزمون و خطا و دید کوتاه مدتی است که در این نوع مدیریت وجود دارد. .
در بحث مصرف کنندگان آب، از آنجایی که این نوع مدیریت نه تمایلی به تغییر دارد و نه توانایی انجام آن را دارد، افراد و گروه های مصرف کنندگان آب همچنان به همان سطح قبلی استفاده می کنند و مدیریت فاقد عزم و توان ایجاد است. تغییر دادن.
در چنین شرایطی، علیرغم مصرف نامتوازن بخشهای مختلف و مصرف بالا در یک بخش (در اکثر کشورهای در حال توسعه، بخش کشاورزی)، مدیریت قادر به تغییر سهم و مصرف مصرفکنندگان نیست.
در بخش سوم ضمن بحث پایداری منابع آب، در مدیریت منابع طبیعی غیر یکپارچه، پایداری ذهنیت ندارد و نقش و جایگاهی ندارد. بنابراین بحران مدیریت در مدیریت آب به طور جدی باعث گسترش و مدیریت بد یا ضعیف در حوزه منابع آب می شود و از آنجایی که مدیریت و مدیریت منابع آب بر سایر جنبه های طبیعی و انسانی تأثیر دارد، خود باعث تغییر این موارد می شود. جنبه های.
به طور کلی می توان گفت مشکلاتی که در بخش منابع آب ایران وجود دارد نیازمند برنامه ریزی و اصول مدیریتی در این زمینه است. اما قبل از هر چیز باید درک درستی از موضوع و شناخت درست از علت ایجاد آن و برنامه ریزی بر اساس آن وجود داشته باشد.
تامین آب ایران با چالش های جدی مواجه است و تا زمانی که مشکلات و مشکلات این تامین منابع آبی ایران حل نشود، مشکلات همچنان پابرجاست و هر گونه هزینه ای که بر اساس طرف مقابل یعنی تامین آب انجام شود نتیجه ای جز از دست دادن منابع مالی نخواهد داشت. و تداوم شرایط نامطلوب فعلی آسیبی به محیط زیست و تخریب منابع طبیعی کشور وارد نخواهد کرد.
بنابراین دولت و سیاست گذاران می توانند با در نظر گرفتن هزینه های کلان بدون توجیه اقتصادی و زیست محیطی، در مدیریت آب برای کشاورزی و افزایش بهره وری آب در این بخش (به عنوان مهم ترین منبع مصرف آب در کشور)، به صرفه جویی در منابع آب توجه کنند. و حرکت در مسیر اقتصادی شدن آب در کیشور، تغییر مدیریت منابع آب در کیشور، تغییر رویکردهای اشتغال از اشتغال مبتنی بر آب و خاک به اقتصاد مبتنی بر دانش و خلاقیت، تغییر رویکرد تمرکز بر مراکز صنعتی در مرکز کیشور، توسعه مراکز تصفیه فاضلاب و جلوگیری از هدر رفت منابع آب و … این نوع مدیریت آب بر اساس کاست است تا هزینه های سنگینی بر اقتصاد کشور تحمیل نشود اما با این نوع مدیریت از هدر رفتن منابع آب کشور و تخریب محیط زیست جلوگیری خواهند کرد.