فرارو- فال از آثار ادبی است، از باورهای کهن، این مرز و بوم است. در گذشته ساکنان این خاک به نویسندگانی روی میآوردند که فکر میکردند حق بهرهمندی از این واژه را دارند. اما در گذر زمان تنها یاد حافظ در فرهنگ عامه باقی مانده است.
مژده بهار آمد و سبزه دمید
وسفیک کر کر کریں کر کے و نبید است و نبید
پرنده سافیر کجا، اردک کجا، نوشیدنی؟
فغان فتاد به بلبل نقاب گل که خیشید
طعم میوه های بهشتی چگونه است؟
هر وقت سیبی دیدی، آن را ندیدی
از عصبانیت شکایت نکن
به راسید نرسید آن که نکشید
ز روی ساگی مه وش گلی بچین امروز
دور باغ، خط بنفش وزید
کینان کرشمه ساگی دلم ز دست ببرد
كه با كسي دغرم نيست برغ گفت و شيند
מן אינ מרקא קו גל בקול באקוח סוץ
که پیر بده فروشش به جرعههای نهرید
بهار میگزرد دادکسترا دیراب
کر رفت سوسم و حافیز هنو مینکشید
شرح واژه نامه: سفیر: به فتح اول اواز /برگ گفت و شیند: به فتح اول و سکون دوم کست و پروای کاکھ /مرقا رنگارنگ: خرقه ای دلک برگونگ.
تفصير يرفاني:
خبر خوب این است که فصل بهار فرا رسیده است و در صورت عدم رسیدن به برنامه، فقط شراب خریداری می شود. معنای این شعر این است که کسانی که قدم در راه گذاشته اند، اما برای رسیدن به آن تلاش نمی کنند، از آسایش به دورند و هرگز آن را نخواهند چشید; زیرا از وجود تابستان بهره ای نمی برند.
تفسیر شعر:
در سده هستی تا از کرم کرد این غم مدتهاست که بر شما سنگینی می کند انشاءالله تمام می شود. به مردان حقیر تکیه نکنید، هر چه دارید، اخلاص خود را در دایره قرار دهید، امید است حق قبولی حاصل شود.