برای بیش از یک دهه، آلیشیا کیز بی سر و صدا در حال ساخت یک موزیکال با الهام از دوران نوجوانی آشفته خود است که در میان هنرمندان شهر نیویورک رشد می کند. اکنون آن موزیکال «آشپزخانه جهنمی» تقریباً برای تماشا آماده است: پاییز امسال در تئاتر عمومی، غیرانتفاعی مرکز شهر که «خط کر» و «همیلتون» در آن متولد شدند، روی صحنه میرود.
با هر معیاری، این موزیکال بزرگ خواهد بود: 20 بازیگر دارد، بزرگترین بودجه نمایشی که مردم تا به حال انجام داده اند، و البته موسیقی از کیز، خواننده R&B و پاپ که ده ها میلیون فروش داشته است. سوابق. در این برنامه برخی از بهترین آهنگ های شناخته شده کیز و همچنین مطالب جدیدی که او برای این موزیکال نوشته است، ارائه می شود.
او در مصاحبه ای گفت: «این باعث افتخار و شادی من است. “این یک نقطه عطف بزرگ در سفر من است.”
«آشپزخانه جهنمی» دقیقاً رویدادهای زندگی خود کیز را ردیابی نمی کند، اما مشابهت های قوی وجود دارد. در دهه 1990 اتفاق می افتد و در طول چند ماه در زندگی یک جوان 17 ساله به نام علی رخ می دهد که توسط یک مادر مجرد در منهتن پلازا بزرگ می شود، مجتمع مسکونی بزرگی که بسیاری از ساکنان آن هنرمندان نمایشی هستند. تنش خانوادگی، اکتشاف جنسی و کشف موسیقی وجود دارد. (علی، مانند کیز، با علاقه به پیانو متحول شده است.)
کیز عمیقاً با توسعه نمایش درگیر بوده است و شرکت تولید کننده خودش حقوق تجاری برای هر گونه زندگی که ممکن است نمایش فراتر از عموم داشته باشد را دارد. کیز گفت: “من هرگز دست از کار نمی کشم.” در این قطعه نه یک صفحه، نه یک صفحه، نه یک کلمه، نه یک آهنگ، نه یک ملودی وجود دارد، هیچ اتفاقی نمی افتد که بدون غرق شدن کامل من در آن و اطمینان از اصالت آن حرکت کند.
این موزیکال ایده کیز بود و در سال 2011 او کریستوفر دیاز نمایشنامه نویس (“ورودی استادانه خدای چاد”) را برای نوشتن کتابش انتخاب کرد. در سال 2018، این دو از مایکل گریف («اجاره») خواستند تا به عنوان کارگردان به پروژه بپیوندد و گریف سپس آن را برای عموم عرضه کرد.
گریف گفت: «این موضوع بسیار در مورد یک زن جوان است که مرزها را آزمایش می کند. این داستان در مورد مجموعهای از برخوردهایی است که او با افراد بسیار مهم زندگیاش در سن 17 سالگی دارد و این که چگونه این برخوردها بر شخصی که قرار بود تبدیل شود تأثیر میگذارد.
پیشنمایش «آشپزخانه جهنمی» قرار است در اکتبر آغاز شود. 24 و برای افتتاحیه نوامبر 19. یک بازیگر نوظهور به نام مله جوی مون نقش علی را بازی خواهد کرد. نقش مادرش را شوشانا بین (“شرور”) و پدر او را براندون ویکتور دیکسون (“همیلتون”) بازی خواهد کرد. Camille A. Brown رقص را بر عهده خواهد داشت.
گروه عمومی در حال برنامه ریزی برای روی صحنه بردن «هملت» در تابستان امسال به کارگردانی کنی لئون و با بازی آتو بلانکسون وود به عنوان تنها تولید شکسپیر رایگان در پارک است، اما اکنون با اقتباس جدیدی از «طوفان» از «توفان، ” با آهنگ های بنجامین ولز و کارگردانی لوری وولری. برنامه Public Works که اقتباسهای موسیقایی از آثار کلاسیک را با حضور چند بازیگر حرفهای و گروه بزرگی از اجراکنندگان آماتور شهر نیویورک روی صحنه میبرد، در سال ۲۰۱۳ با اقتباسی متفاوت از «طوفان» آغاز شد.
“طوفان” آخرین ساخته در تئاتر دلاکورت در پارک مرکزی تا سال 2025 خواهد بود. عمومی در تلاش است تا دریابد که آیا و در کجا ممکن است در تابستان آینده در حالی که دلاکورت در حال بازسازی است، تولیدی را اجرا کند یا خیر.
در ماه اکتبر، Public با NYU Skirball برای ارائه سه نمایشنامه Sean O’Casey که توسط تئاتر Druid ایرلند روی صحنه رفته است، همکاری خواهد کرد.
گروه عمومی قصد دارد از ماه نوامبر در تئاتر مرکز شهر خود، نمایشنامهای که تاریخ بومیان آمریکای منهتن را با صنعت مالی معاصر آن به نویسندگی مری کاترین ناگل و کارگردانی وولری پیوند میدهد، «ماناهتا» را روی صحنه ببرد. پس از آن در ماه فوریه فیلم «متحد» به نویسندگی ایتامار موزس و کارگردانی لیلا نوگبائر با بازی جاش رادنور در نقش یک یهودی ملحد که تعهداتش به عدالت اجتماعی به دلیل سیاست خاورمیانه پیچیده است، پخش خواهد شد. در ماه مارس، «سالی و تام» به نویسندگی سوزان-لوری پارکس و کارگردانی استیو اچ. برادناک سوم، درباره یک شرکت تئاتری معاصر که سعی دارد نمایشی درباره سالی همینگز و توماس جفرسون انجام دهد، منتشر میشود. و در آوریل “جردن ها” به نویسندگی ایفه اولوجوبی و کارگردانی ویتنی وایت، کمدی درباره سیاهی در یک محل کار بسیار سفیدپوست است.
یک کاری که عموم مردم انجام نخواهند داد: ارائه آثار تجربی سالانه خود در جشنواره تحت رادار. Oskar Eustis، مدیر هنری Public گفت: «این کاملاً یک تصمیم مالی است. این به این معنی نیست که مردم رابطه خود با هنرمندان تجربی مرکز شهر را کنار میگذارند، اما ما به دنبال راهی جدید برای تجسم آن هستیم.»