متأسفانه معلوم شد که این امکان پذیر نیست. به نظر می رسید همه افراد ژاپنی برای گرفتن این عکس به پارک گیبلی آمده بودند. خط بی نهایت به نظر می رسید. راهنمایان من به سادگی اذعان کردند که با توجه به محدودیت زمانی تور ما، انتظار بسیار طولانی خواهد بود. (آنها حتی برای یک ثانیه هم پیشنهاد ندادند که به من اجازه دهند خط را قطع کنم، که من از آن استقبال کردم، زیرا تقریباً به طور قطع این کار را انجام می دادم، در نتیجه کل اخلاق ضد حرص و طمع “Spirited Away” را نقض می کردم.)
برای تسلیت، راهنمایانم عکس مرا در تابلویی متفاوت گرفتند، تابلویی با خط بسیار کوتاه. این صحنه اوج فیلم «پورکو روسو» بود، داستان میازاکی از یک خوک خلبان ایتالیایی. این یکی از فیلمهای مورد علاقه من گیبلی نیست، اما آنچه را که میتوانم به دست میآورم میگیرم. در تابلو، جمعیت عظیمی تشویق میکنند که پورکو، با صورت کتک خورده و متورم، مشتی میزند. من وارد دعوا شدم و بدنم را کج کردم تا مشت پورکو را جذب کند و وانمود کردم که او را با مشت به عقب میزنم. کاملاً مسخره بود. تیم روابط عمومی عکس من را گرفت. به همان اندازه که من احساس کردم مسخره به نظر می رسد.
من با احساس – باید بگویم – کمی ناامید از Grand Warehouse خارج شدم. من با No Face نفروخته بودم. از غرفه امتیازی که همانطور که وب سایت می گوید “شیر محلی در یک بطری شیشه ای با طرح اصلی” را ارائه می دهد، لذت نبرده بودم. (یک خط بی نهایت دیگر.) علیرغم همه رنگش، انبار بزرگ احساس می کرد ایستا، پلاستیک، کمی ضد آب و هوا. بر خلاف فیلم های گیبلی، هیچ چیز حرکت نمی کرد. بخشی از من – دوباره، بخش آمریکایی – انتظار داشتم شوکه شوم، سرگرم شوم، به اطراف پرتاب شوم. تصور اینکه هایائو میازاکی، سازنده نابغه جهان، مردی که شیفته حرکت است، مکانی را به شکلی عجیب و غریب بسازد، سخت بود. او می توانست یک پارک موضوعی غلتکی بسازد.
در واقع، توشیو سوزوکی به من گفت، این زمانی برنامه او بوده است. سوزوکی گفت که افراد زیادی این را نمی دانستند، اما مدت ها پیش هایائو میازاکی به دیزنی لند رفت. و او آن را دوست داشت.