اپتیک های نیمه فاشیستی عجیب و غریب، نورهای سرمه ای وحشتناک و نگهبان ایستاده تفنگداران دریایی را کنار بگذارید، و سخنرانی جو بایدن در پنج شنبه شب در خارج از تالار استقلال فیلادلفیا می توانست توسط دیگر دموکرات های برجسته در دوران ترامپ انجام شود.
آهنگ همیشه یکسان است: از یک سو، هشدارهای وحشتناک در مورد استبداد ترامپ و نیاز به پیوستن همه جمهوریخواهان و مستقلهای میهنپرست به دفاع از دموکراسی آمریکایی. از سوی دیگر، یک دستور کار کاملاً حزبی که زمینههای کمی برای آتشبس ایدئولوژیک فراهم میکند، امتیازات کمی برای باورهای خارج از چادر لیبرال ارائه میدهد.
در این مورد، سخنرانی بایدن امتناع از پذیرش نتایج انتخابات را با مخالفت با سقط جنین و ازدواج همجنسگرایان در هم آمیخت – به این معنی که مواضع کلیسای کاتولیک او بخشی از تهدید “جمهوری خواه MAGA” برای خود دموکراسی است – در حالی که از کشوری تبلیغ میکرد. فهرست دستاوردهای سیاسی به سبک اتحادیه، آبشاری از خودستایی لیبرال.
هشدار این سخنرانی در مورد فرسایش هنجارهای دموکراتیک یک هفته پس از اعلام نیمه سزاری بایدن مبنی بر طرح بخشودگی وام های دانشجویی 500 میلیارد دلاری بدون مشورت با کنگره ارائه شد. و بلافاصله با اخباری که دموکرات ها خواهند بود، پیروز شد ریختن میلیون ها در تبلیغات در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان سنای نیوهمپشایر، به امید اطمینان از پیروزی ترامپ ترین نامزد – آخرین نمونه از استراتژیست های لیبرال که عمداً چهره هایی را ارتقا می دهند که حزب و رئیس جمهور آنها رسماً تهدیدی وجودی برای جمهوری در نظر گرفته اند.
تقصیر نهایی برای معرفی آن نامزدهای نامناسب بر عهده رای دهندگان جمهوری خواه است نه دموکرات ها. اما در بحث در مورد خطرات افراط گرایی جمهوری خواه، بحثی که رئیس جمهور به تازگی به آن پیوسته است، هنوز مهم است که رهبران حزب دموکرات را بر اساس رفتارشان قضاوت کنیم. شما خواننده عزیز ممکن است باور داشته باشد که دموکراسی آمریکایی از زمان جنگ داخلی در هیچ نقطه دیگری تهدید نشده است، اما آنها انجام ندهید. آنها یک عملیات سیاسی را اجرا می کنند که در آن تهدید دموکراسی اهرمی است که برای نگه داشتن رای دهندگان متحرک بدون نیاز به دادن امتیازات دشوار به مرکز یا راست استفاده می شود.
این است آسان برای تصور سخنرانی بایدن که چنین امتیازاتی را بدون اینکه حتی یک سانتی متر از انتقاد خود از دونالد ترامپ ارائه کند، ارائه کرد. برای مثال، رئیسجمهور میتوانست اذعان کند که حزب او نقشی در تضعیف ایمان به انتخابات آمریکا ایفا کرده است، که جمهوریخواهانی که نتیجه ۲۰۲۰ را به چالش میکشند، از تاکتیکهای دموکراتها در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۶ استفاده خطرناکتر میکنند.
یا محکومیت خشونت سیاسی او می توانست بدترین شورش های می و ژوئن 2020، موج اخیر خرابکاری در مراکز حاملگی بحرانی یا طرح ترور برت کاوانا و همچنین تهدیدهای MAGA را دربرگیرد.
یا به جای تلاش برای استفاده ساده از فرصت هایی که تصمیم دادگاه عالی دابس برای حزبش ایجاد کرده است، می توانست نقش یک دولتمرد را بازی کند، به ایمان کاتولیک و گذشته معتدل خود استناد کند، صداقت مخالفان سقط جنین را تحسین کند و خواستار سازش ملی در مورد سقط جنین شود. – اگر بخواهید، یک آتشبس جنگ فرهنگی به نفع خود دموکراسی است.
شما می توانید برای رد بایدن از این حرکات (یا مجموعه ای متفاوت که به نگرانی های مختلف غیرلیبرال مرتبط است) رد کند. اما این مورد نیاز به باورهای خصوصی دارد که با اظهارات عمومی بایدن متفاوت است: به ویژه، این باور که ترامپیسم در واقع آنقدر ضعیف است که نظم دموکراتیک را به طور قابل اعتمادی تهدید کند و بنابراین پذیرفتن یک خطر کوچک، مثلاً، بحران ناشی از ترامپ در اطراف بی خطر است. شمارش آرا در سال 2024 در صورتی که بالا بردن ترامپیست ها شانس پیروزی لیبرال ها را به طور کلی افزایش دهد.
برای شواهد واقعی که چنین اعتقادی را تأیید می کند، توصیه می کنم مقاله جولیان جی والر “اقتدارگرایی در اینجا؟” را بخوانید. در شماره بهار 2022 مجله امریکن امور. والر با بررسی ادبیات به اصطلاح عقبنشینی دموکراتیک به سمت استبداد در سراسر جهان، استدلال میکند که این مدلها تقریباً همیشه شامل یک رهبر محبوب و یک حزب مسلط است که اکثریتهای گسترده را در چند انتخابات به دست میآورد، و زمینه لازم برای تثبیت موقعیت خود و تسخیر نهادهای فرهنگی را به دست میآورد. در حالی که مدعی ردای عملی بودن و عقل سلیم است.
همانطور که ممکن است توجه داشته باشید، این توصیفی از حزب جمهوری خواه فعلی به نظر نمی رسد – یک ائتلاف اقلیت به رهبری یک صدراعظم نامحبوب که به طور مداوم فرصت ها را برای تصرف مرکز سیاسی از دست می دهد، حزبی که از مزایای ساختاری در سنا و کالج انتخاباتی برخوردار است. اما به طور مداوم با معرفی نامزدهای دیوانه یا نالایق، خود خرابکاری می کند، جنبشی که نفوذ آن در اکثر نهادهای فرهنگی در دوره ترامپ از بین رفت.
اگر جان 6 و عواقب آن، تصور یک حزب جمهوریخواه ترامپی را آسانتر کرد که یک بحران قانون اساسی را تشدید میکند. تحکیم قدرت پس از آن، به سبک رجب طیب اردوغان ترکیه یا هوگو چاوز ونزوئلا یا هر نمونه دیگری. این امر به نوبه خود باعث میشود که حزب دموکرات بهجای حرکتها به سمت آشتی و آتشبس فرهنگی که یک بحران واقعی نیاز دارد، به استفاده ابزاری از لفاظیهای بحران دموکراسی و حتی تقویت ضمنی ترامپ در داخل جمهوریخواه ادامه دهد.
دستکم، چنین مفهومی از تحلیل والر است، و همچنین خوانش دیرینهی من درباره ترامپیسم است.
این خواندن ممکن است خیلی منطقی باشد. اما در قلب آنها، جو بایدن و رهبران حزبش به وضوح فکر می کنند که من درست می گویم.